نشست تخصصی جایگاه سرمایهگذاری جسورانه در تامین نیاز فناورانه
همزمان با هفته پژوهش، چهارمین نمایشگاه تستا (تقاضای ساخت و تولید ایرانی) در محل دائمی نمایشگاه های بین المللی برگزار شد. در این نمایشگاه شرکتهای بزرگ نیازهای فناورانه خود را در معرض دید شرکتهای دانش بنیان، اساتید و فناوران قرار دادند. رفع نیازهای فناورانه شرکت های بزرگ توسط شرکت های دانش بنیان و فناوران خارج از شرکت در دنیا با مفهوم نوآوری باز شناخته میشود. یکی از مدل های نوآوری باز جهت رفع نیاز فناورانه به کمک شرکت های دانش بنیان نوپا سرمایه گذاری جسورانه شرکت های بزرگ در شرکت های فناور نوپاست.
اندیشکده اقتصاد دانش بنیان در حاشیه نمایشگاه تستا نشستی تخصصی جهت بررسی جایگاه سرمایه گذاری جسورانه در تامین نیاز فناورانه با شرکت مدیران نوآوری شرکت های بزرگ، فناوران و سرمایه گذاران صندوق های جسورانه برگزار کرد.
در این نشست امیر الحاجی به عنوان نماینده شرکت های بزرگ، علی اخوان به نمایندگی از صندوق های خطرپذیر و مجید عمویی پیرامون مسائل سرمایه گذاری جسورانه شرکت های بزرگ جهت رفع نیازهای فناورانه به بحث و تبادل نظر پرداختند.
اخوان با بیان تفاوت VC با CVCگفت:نمیتوان گفت که اگر یک شرکت صرفا به عنوان سرمایه گذار ورود کند CVC میکند بلکه CVC باید در راستای زنجیره ارزش شرکت و رفع نیاز واقعی آن باشد. CVC در واقع یک VC است که همزمان جهت هم افزایی و رسیدن به اهداف استراتژیک در کنار اهداف مالی، به سرمایه گذای در شرکت های دانش بنیان نوپا ورود میکند.
در بخش دیگری از صحبت ها وی ویژگی پویایی یک صنعت و سهم بالای دارایی های دانشی به نسب دارایی های فیزیکی را به عنوان عوامل موثر بر نوآوری در یک صنعت در مقایسه با دیگر صنایع معرفی کردند. همچنین ضمن معرفی فرهنگ به عنوان عنصر اصلی پذیرش نوآوری باز در بنگاه های تجاری بیان کرد: فرهنگ متاثر از زمینه صنعت است و نمیتواند فرمایشی باشد و تحت تاثیر اقتضائات یک صنعت ایجاد میشود. مهم ترین ضعف فرهنگ شراکت در بنگاه های تجاری است. به طور سنتی صاحبان کسب و کار از شراکت گریزانند، به خصوص شراکت با کسی که هم سطح کسب و کار بزرگ نیست. برای اجرای موفق سرمایه گذاری جسورانه در شرکت های بزرگ ابتدا باید این ذهنیت در مدیران ایجاد شود که به جای استخدام کارمند و پرداخت حقوق به آنها سهمی از خروجی کار، استقلال عمل و قدرت تصمیم گیری داده شود و قدرت کنترل خود را محدود کند.
اخوان همچنین عواملی را زمینه ساز ترغیب شرکت ها به نوآوری باز بر شمرد و گفت: عواملی وجود دارد که حوزه های مختلف کسب و کار را مجبور به نوآوری باز میکند، یک بخشی از این عوامل محدودیت های شرکت های بزرگ در رشد بیشتر است. همچنین یک سری از نیروهای فناور توانمند را نمیتوانند جذب کنند.
الحاجی در ابتدای بحث ایجاد نهادهای واسط تخصصی جهت به همرسانی تقاضای فناوری و شرکت های دانش بنیان و فناور را ضرورت جدایی ناپذیر شکل گیری اکوسیستم نوآوری دانست. ایشان با معرفی تقاضا به عنوان مبدا نوآوری گفت:اگر ما نیاز فناورانه را به عنوان مبدا نوآوری در نظر بگیریم، زمانی که شرکت قصد پاسخ به نیاز فناورانه را دارد با برسی هزینه و فایده بین پاسخ به نیاز در واحد تحقیق و توسعه داخلی و یا جستجوی پاسخ در اکوسیستم نوآوری باید دست به انتخاب بزند. تقاضای نیاز فناورانه خارج از شرکت هزینه هایی دارد از جمله اینکه در صنعت رقبایی وجود دارد که میتوانند از این اطلاعات سو استفاده کنند، همچنین در رقابت سرعت و داشتن قیمت رقابتی بسیار مهم تر از هزینه است و باید دانست که آیا شرکت نوپا توانایی رشد با سرعت و تامین با قیمت کمتر را دارد یا خیر.
وی وجود یک صنعت را لازمه شکلگیری سرمایه گذاری جسورانه دانست و افزود: صنعت به معنای شکلگیری یک زنجیره ارزش کامل است. گاه یک شرکت دانش بنیان دیده میشود که یک محصول را توسعه داده اند و به تکنولوژی آن دست یافته اند اما خریداری در کشور برای آن پیدا نمیکند.
عمویی با اشاره به عنوان نشست هنر نوآوری باز را اتصال بین جزایر سه گانه متقاضی فناوری، شرکت دانش بنیان فناور و سرمایه گذار جسورانه دانست. او فرایند فعالیت سرمایه گذاری جسورانه در شرکت های بزرگ را اینگونه شرح داد: اولین گام جهت عملکرد موفق سرمایه گذاری جسورانه در شرکتها این است که نیاز به درستی شناسایی شود. سال هاست با وجود برگزاری رویدادها ریورس پیچ یا چالش معکوس در صنایع معدنی نیاز واقعی گفته نشده است. اولین گام برای ترغیب صنایع جهت سرمایه گذاری در نوآوری تشریح تخصصی و دقیق نیازهای واقعی آنها است.
در مجموعه ما پروسه شناسایی نیاز بسته به نوع فناوری سه تا هشت ماه زمان میخواهد. در مرحله بعد باید نیاز را به زیر مجموعه های خرد بشکنیم و با یک نیاز کاملا مشخص باید دنبال یک شرکت فناور باشیم، این کار میتواند با یک فراخوان یا روش های دیگر انجام شود. در مرحله بعد باید در کنار این تیم فناور بود و برای رشد آن هزینه کرد، این هزینه ها شامل تست های اولیه و مدل آزمایشگاهی است. به این ترتیب درصد ریسک بسیار کاهش میابد و میتوان انتظار داشت که به یک محصول سودمند رسید. حلقه مفقوده CVC در ایران ابتدا شناسایی درست نیاز و توانایی شناسایی و رشد دادن تیم فناور است.
نظر دهید