نظام مسائل سیستمی رگ تگ (در حوزه مالی) در ایران و ارائه دلالت های سیاستی
امروزه با تغییر زنجیره ارزش در بازارهای مالی جهانی مفهوم جدیدی به نام فینتک ظهور پیداکرده است. بهطورکلی، طبق تعریفی که کمیته بانکداری بازل[1] برای مفهوم فناوریهای مالی یا همان فینتک[2] ارائه میدهد، این حوزه اشاره به نوآوریهایی مالی مبتنی بر فناوری دارد که در نهایت منجر به ایجاد مدلهای کسبوکاری جدید، برنامههای کاربردی یا محصولاتی میشود که بر بازارهای مالی، مؤسسات مالی و یا ارائهدهندگان خدمات مالی تأثیر میگذارد.
نقصهایی که در مدل کسبوکار بانکها و سایر موسسات مالی وجود دارد بعضاً میتواند مشکلات بزرگی را ایجاد کند. بهعنوانمثال، در سال 2008 این نقصها موجب بروز بحرانی در تمام بخشهای زیستبوم اقتصادی ایالات متحده شد و سپس بهصورت زنجیرهای اقتصاد سایر کشورها را نیز تحت تأثیر قرار داد و در نهایت به اقتصاد جهانی آسیب رساند. پس از این بحران، تحول عمدهای در حوزه فینتک به وجود آمد که از آن با عنوان «نسل سوم فینتک» یاد میشود. همچنین پس از این بحران سیستم قانونگذاری در ایالات متحده دریافت که با ضعفهای اساسی روبروست؛ از این رو با وضع قوانین پیچیده و متعددی بهمنظور جلوگیری از وقوع مجدد چنین مخاطراتی پیشگیری کرد. افزایش پیچیدگی قوانین و مقررات، هزینهها و ریسکهای مالی متعددی را برای نهادها و شرکتها ایجاد کرد. رشد هزینههای نظارتی پس از بحران سال 2008، انگیزه تغییر به سمت دیجیتالیسازی فرآیندها را بهعنوان جایگزینی برای روشهای دستی افزایش داد. یکی از نتایج این روند، افزایش بار نظارتی بود که استفاده از فناوریهای نوآورانه را به راهحلی طبیعی و امیدوارکننده برای الزامات انطباق تبدیل کرد. در همین راستا، مفهوم جدیدی به نام رگتک[3] در حوزه فناوریهای مالی مطرح شد و بهتدریج برای مدیریت این دسته از ریسکها مورد استفاده قرار گرفت.
شرکتها و مؤسسات مالی نیز بهعنوان یکی ذینفعان اصلی این حوزه با افزایش پیچیدگی قوانین و مقررات، دیگر نمیتوانند مانند گذشته و با استفاده از رویههای دستی فعالیتهای خود را با کیفیت مطلوب پیش ببرند. این مؤسسات برای انطباق با تغییرات، ناچارند زمان، هزینه و انرژی قابلتوجهی صرف کنند تا با ریسکهایی مانند ریسک عدم تطبیق با مقررات مواجه نشوند. ازاینرو، تقاضا برای دیجیتالیسازی فرآیندها و بهرهگیری از راهکارهای نوآورانه و کارآمد افزایش یافته است. در این مرحله، شرکتهای تخصصی ارائهدهنده خدمات با همکاری شرکتهای رگتک در یک زیستبوم فناوریمحور وارد عمل شده و به این نیاز پاسخ میدهند. اما مشکلی که امروزه در ایران وجود دارد عدم توسعه زیستبوم رگتکها نسبت به روند روبهرشد این حوزه در سایر کشورهاست، بهنحویکه جای خالی شرکتهای فعال در این حوزه در زیستبوم مالی کشور حس میشود.
هدف از این پژوهش بررسی موانع رشد و توسعه رگتک در ایران و شرکتهای فعال در این حوزه و در گام بعد ارائه دلالتهای سیاستی متناسب و عملیاتی زیستبوم رگتک در کشور میباشد. باتوجهبه پیچیدگی روزافزون مؤسسات و کسبوکارهای مالی و قوانین و مقررات مرتبط با آنها، امروزه استفاده از الگوهای فناورانه رگتک برای توسعه نظام مالی ضروری به نظر میرسد. چرا که توسعه رگتک نهتنها دقت فعالیتهای تنظیمگری را افزایش میدهد، بلکه تطبیق مؤسسات و کسبوکارهای مالی با قوانین و قواعد تنظیمگرانه را تسهیل مینماید. در این راستا، پژوهش حاضر در تلاش است تا پس از بررسی زیستبوم رگتک در ایران و ظرفیتهای بروز رگتک در کشور، با شناسایی نظاممند موانع توسعه متناسب رگتک، راهکارهایی را جهت غلبه بر این موانع ارائه دهد.

نظر دهید